Thursday, February 23, 2006

ماه بیست ودوم

!شاید باید عادت کنم که تو مسافری. دیگر نمی توانم صدایت کنم ،غریبه ی آشنا
کوچک ِ زیبا من مزه ی گس ِ آزادی را مدیون بال های بی رمق ات هستم. نمی دانی وقتی فهمیدم چقدر تنهایی ،چقدر به اتاقت حسودیم شد. کاش من هم سهمی از سکوت ِ قلبت داشتم
با توام ای غم ، غم ِ مبهم
ای نمی دانم هر چه هستی باش
اما کاش
نه جز اینم آرزویی نیست
هر چه هستی باش
اما باش

0 Comments:

Post a Comment

<< Home